Monday, February 18, 2013

Jubilant Ghost Floating on Silent River




It's about face
his face 
Which vanished in time
It's about existence 
His existence
which vaporized in a second



and I still dream
of the day sky wept blackest tears
A soul saddened dressed as knight
Inside,
A jubilant ghost redeemed 
To overwhelm my sanity
Forever and ever

Pedram, Feb 2013



Wednesday, February 13, 2013

نگاتیو

 !استاد محترم
  از شما بسیار آموختم و حتی اگر کلمه ای هم آموخته بودم دست شما را می    بوسیدم
 !با این که با من غیر انسانی برخورد کردید، برایتان احترام فراوانی قایل هستم
 !با این که به من توهین کردید ، برایتان احترام قایل هستم
با این که باوجود 20 ماه کاردر مجموعه ی علمی شما ،اجازه ی پرسیدن حتی یک  سوال را هم نیافتم
 ...با این که به دلیل نقایص ارکان دیگر دستگاه شما من توبیخ شدم
 !از شما ترشرویی دیدم و خوشرویی را آموختم
 !از شما نفرت دیدم و مهربانی را آموختم
 !از شما تحقیر زیردست را دیدم و احترام به همنوع را آموختم
 .آموختم رفتار تحقیرآمیز ،تنها فرهنگ چاپلوسی را گسترش میدهد
.آموختم چرا کشور من در این وضعیت علمی قرار دارد
 !آموختم چرا این همه نبوغ ،نوآوری و از همه مهم تر عشق نابود می شود
 !آموختم نژادپرستی چه معضل بزرگی در سرزمین من است
 ! آموختم انسان می تواند عقده های کودکی راتا انتهای زندگی حمل کند 
 ،برای شما احترام زیادی قایل هستم
 !به نام آن چه بیشتر از من و شما عمر می کند   

Monday, February 4, 2013

یادواره

آن شب
غمگین بودم و آرامشم از بین رفته بود
طنز رادیو  جلوی غم را نمی گرفت
در واقع هیچ چیز دیگر نمی توانست شادم کند
،صبح زود ،سرمای بهمن،اتوبوس ،ایستگاه طالقانی
تمام درها به روی من بسته بود و من از سرما می لرزیدم
فقط یک در به روی من گشوده شد
درآن صبح تاریک شانزدهم بهمن