به شما رشک می ورزم. به شما که دست روی قلبتان می گذارید و پول در جیبتان می شمارید. با غم مردمان ضجه می زنید و بر آستان قاتلان پیشانی می سایید. به شما رشک می ورزم.
در دنیای شما غم، ماتم و بی خوابی وجود ندارد. در دنیای شا مادری دنبال گور فرزندش نمی گردد. پدری در سوگ فرزندش هر روز آرزوی مرگ نمی کند. در دنیای شما ملانکولی هم ژست سانتی مانتال و کالای امروز است. همه ی ما کالای دنیای شما هستیم: ابزاری برای گذران خوش اوقات شما هستیم. ما سوخت ماشین ایدیولوژی سازی شما هستیم. منتظر قضا و قدر و خوابی هستیم که شما برای ما دیده اید.
با همه ی این اوصاف چه عجیب است که شما می روید و ما می مانیم.
No comments:
Post a Comment