Monday, October 25, 2010

مقاله ای از آرش حقیقی


1-" کالین تو را بخشید ولی ما نمی بخشیم. " این مهمترین شعار هواداران یونایتد بود در شب بازی با بورسا اسپور؛ شعاری که کل اولد ترافورد را پر کرده بود. کالین ,همسر وین رونی, خیانتش را بخشید اما یونایتدی ها هنوز نه و شاید هرگز.
2-فینال جام حذفی سال 2005 برای آرسنالی ها خیلی مهم است. این آخرین جامی بود که توپچیهای لندن بردند, فینالی که یونایتد همه بازی حمله کرد و گل نزد و دست آخر آرسنال با پنالتی بازی را برد. ترکیب خط حمله یونایتد در آن بازی معروف تشکیل شده بود از مثلث نیستلروی در نوک و کریس رونالدو و وین رونی دو ورش. دارن فلچر هم کنار روی کین در مرکز بازی می کرد. دوره, دوره ای بود که همه می گفتند کار سر الکس تمام است و نسل طلایی یونایتد به پایان رسیده و با بچه هایی مثل رونی و رونالدو و فلچر این تیم قدرت فتح جام های داخلی و اروپایی را ندارد. هر روزنامه ای که باز می کردی همین بود داستان. تیمی که مدام حمله می کند و گل نمی زند لیاقت قهرمانی ندارد. " فلچر خیلی معمولی است, رونالدو فقط برای خودش بازی می کند و بی خود پا عوض می کند, رونی هم سطحش در حد همان اورتون است. "

3-دو سال گذشت. منچستر یونایتد در حالی که هنوز نیمکتش تخت سلطنت سر الکس بود سه سال پیاپی قهرمان لیگ برتر شد و در این سه سال به نیمه نهایی چمپیونز لیگ هم رسید, دو بار به فینال رفت و یک بار قهرمان شد. حالا چه کسی بود که می توانست قدرت یونایتد را انکار کند؟ اما مهره های کلیدی یونایتد در این سالها همان بچه هایی بودند که بیشترین انتقادها را جذب کرده بودند. انگار تاریخ تکرار می شد و جمله به یاد ماندنی آلن هنسن در سال 95 که " با این بچه ها ( گیگز, بکام, اسکولز, نویل ) نمیشه هیچی برد " معنی ای دوباره می گرفت و باز نفس می کشید بعد از 10 سال. فلچر بدل شد به یکی از بهترین هافبک های دفاعی اروپا و زوج رونی و رونالدو خطرناک ترین خط حمله. رونالدو بهترین تمام کننده بود و رونی بهترین مکمل وهمه این ها بار دیگر نسخه ای جادویی بود از مردی که تخصص خودش را می داند: " سال 2005 بود که یکی از بازیکنای تیم اومد پیش من و گفت این رونی و رونالدو اصلا خوب نیستند و من نیمتونم بیش تر از این صبر کنم که با اینا جام بگیریم. خب می دانید مشکل همه همین است. آدمها پتانسیل را درک نمی کنند و نمی بینند. ولی من می بینم, من همه عمرم را صرف دیدن و کشف این استعدادها کردم. من استعداد را پیدا می کنم و خوب بلدم چطور آن را به بالاترین سطح ممکن برسانم. "
سر الکس مثل همیشه به راهش ایمان دارد و می داند این بار هم منتقدین هستند که باید حرفشان را پس بگیرند: " به این راه ایمان کامل دارم. فلسفه یونایتد همین است. می دونید اینها تیمی را می بینند که 14 بازیکن زیر 22 سال دارد و نمی توانند درک کنند که سال آینده این تیم کجاست. "
4-تابستان سال گذشته کریس رونالدو و کارلوس تبس اولدترافورد را ترک کردند و این شد آغاز یک ماجراجویی جدید برای پیر فرزانه اسکاتلندی که تا آخرین نفس زندگیش پای قمار می ماند. آنتونی والنسیا و نانی باید می ساختند و رونی باید گل می زد, بربا هم که کلا از برنامه های تیم خارج بود. اینجا دگردیسی بزرگ زندگی ورزشی رونی شروع شد. فرگوسن نقش رونی را عوض کرد. مدتی طول کشید تا رونی به این نقش جدید عادت کند, اما وقتی شماره 10 شیاطین سرخ خودش را به عنوان تک مهاجم پذیرفت طوفان یونایتد بار دیگر انگلیس و اروپا را در بر گرفت و قربانیان بزرگی چون میلان و آرسنال داد. پرچمدار این موج نو خود رونی بود که حساس ترین گل ها را می زد و البته نانی و والنسیا هم آرام آرام پتانسیل بالایشان را نشان می دادند. همه چیز همانطور که باید پیش می رفت تا بالاخره شبی در مونیخ شوم ترین حادثه ممکن برای یونایتد رخ داد. پای رونی پیچ خورد و امید اول انگلیس در جام جهانی در حالی که ایدئال ترین فرم ممکن را داشت مصدوم شد. همین مصدومیت به علاوه اتفاقات عجیب و غریب بازی برگشت یونایتد و بایرن نتیجه اش شد حذف آنها از اروپا و از دست دادن مقام قهرمانی لیگ برتر.
حرف زدن از آینده ای در گذشته که هرگز اتفاق نیافتاده کاری عبث است اما واقعا اگر رونی در حساس ترین مقطع فصل مصدوم نمی شد و داور رافائل دا سیلوا را به آن شکل مضحک با دو کارت زرد جریمه نمی کرد, دور از خیال بود که یونایتد برای سومین سال پیاپی به فینال چمپیونز لیگ برسد؟

5-" برای من فقط یک چیز اهمیت دارد و آن هم بردن جام است. یونایتد با سر الکس همیشه اینطور بوده. ولی من حرفم را زدم و احساس می کنم این یونایتد جاه طلبی و قدرت فتح جام را ندارد. " این را رونی گفت؛ حرفهایی که بدجور سر الکس را متعجب کرد. اما  فکتی جالب اینجاست : رونی بعد از مصدومیت بازی مقابل بایرن کلا دو گل زده است, یکی از روی نقطه پنالتی برای یونایتد و یکی در بازی مقابل سوئیس برای انگلیس. رونی احساس می کند این تیم یونایتد به اندازه کافی نمی جنگد و روحیه قهرمانی ندارد. ولی هرگز به این فکر نمی کند که یکی از دلایل اصلی آن خودش است. فرافکنی ستاره 24 ساله انگلیس این جا رخ می نماید. یونایتد این فصل در فاز حمله بسیار بهتر از یونایتد سال گذشته شده. بربا 6 گل تا همین جای فصل زده و بهترین فوتبال ممکن را بازی میکند. چیچاریتو هم هر وقت به بازی آمده تاثیر گذار بوده و نانی هم که کم کم دارد شمایلی رونالدو-وار به خود می گیرد. اگر رونی همان رونی فصل پیش بود مسلما یونایتد تا اینجای فصل خیلی راحت تر گل می زد. پس مشکل بیشتر مشکل رونی است تا یونایتد. رونی بدترین فوتبال عمرش را بازی می کند و بعد از بازیکنان دیگر ایراد می گیرد. انگار همان داستان سال 2005 دارد تکرار می شود و این بار نقش ها عوض شده و رونی در نقش ستاره ای ظاهر می شود که به جوان ها اعتماد ندارد. شاید بد نباشد رونی یاد دورانی بیافتد که بقیه همین حرفها را راجع به خودش و هم تیمی هایش می زدند و به یاد بیاورد سرانجام آن نسل چه شد. یونایتد این فصل هنوز شکست نخورده است, در اروپا صدر جدول گروهش هست و در انگلیس هم طبق سنت همیشگی نیم فصل اول را در رده های دوم و سوم می گذراند. رونی باید در خلوت خودش کمی بیشتر به این حقایق فکر کند. باید به این فکر کند که آیا افت یونایتد باعث افت او شده یا برعکس؟ آیا این سر الکس نبود که بعد از جام جهانی کابوس وار همه جوره پشت مهاجمش ایستاد و تنهایش نگذاشت؟
 هر تیم بزرگی حداقل نیاز به یک ستاره بزرگ هم دارد که در لحظاتی که همه چیز گره می خورد و همه راه ها بسته است راهی پیدا کند و دری بگشاید. کاری که کانتونا می کرد, کاری که بکام می کرد, کاری که رونالدو می کرد. نقش این ستاره را رونی باید بازی کند  که نمی کند و به جایش دیگران را زیر سوال می برد. مثل اینکه بازیگر نقش اول فیلم بد بازی کند و انرژی نگذارد و تمرکز نداشته باشد و بعد بگوید این فیلم در نمی آید و من دیگر بازی نمی کنم. روی کین هم در تمام دوران کاپیتانیش در اولدترافورد مدام داخل و خارج از زمین سر بقیه داد می کشید و از آنها می خواست بهتر باشند, اما خودش هم هرگز از حرکت باز نمی ایستاد. کین جانش را برای تیم می داد و از هم بازیهایش هم چنین انتظاری داشت. اینکه بایستی و سر بقیه داد بکشی کار یک فوتبالیست حرفه ای نیست. آنچه رونی می بیند در واقع انعکاس نقش خودش است در آینه تیمش که غرور و تکبر زیادی مانع از درکش می شود. نقش رونی در بازی های امسال یونایتد چه بوده و باید چه می بود؟ آیا چیزی جز نام او در زمین دیده شده؟ اگر برباتوف همان بازیکن دو فصل گذشته بود حالا یونایتد کجای جدول قرار داشت؟ اینها سوالهایی است که رونی پیش از هر چیز باید دنبال جوابش باشد. گاهی نقش ها که عوض می شوند بازیگران جوری رفتار می کنند که انگار هرگز نقشی قبلی نداشته اند و از اول همین بوده اند که هستند. نقش رونی عوض شده و نقش سابقش به چیچاریتو, به به , گیبسون و اندرسون و رافائل رسیده. اما این وسط یک نقش ثابت مانده؛ سر الکس عوض نشده. سر الکس همیشه همین بوده و همیشه همین خواهد ماند و این رمز جاودانگیش است: " به این راه ایمان کامل دارم. "
6-" کالین تو را بخشید ولی ما نمی بخشیم. "

2 comments:

  1. سلام پدرام جان
    دیدم مقاله منو روی وبلاگت گذاشتی و گویا هودار من یو هستی

    زنده باشی و زنده باد من یو و سر الکس کبیر

    آرش حقیقی
    ash.haghighi@gmail.com

    ReplyDelete
  2. مرسی آرش جان
    از خواندن مطلبی که نوشته بودی خیلی لذت بردم
    سوای علاقم به من یونایتد
    از خواندن یک متن روان و جاندار جدا شگفت زده شدم
    امیدوارم بیشتر ازت بخوانم
    موفق باشی
    پدرام

    ReplyDelete